زندگانی سیبی است ؛ گاز باید زد با پوست
زندگانی سیبی است ؛ گاز باید زد با پوست

زندگانی سیبی است ؛ گاز باید زد با پوست

گوناگون ؛ مفید

تبریک سال نو / 1388

با تبریک سال نو و آروزی سالی خوش همراه با سلامتی و موفقیت ... بعد از وقفه ای کوتاه دوباره به روز رسانی وبلاگ را مطابق با سلیقه و خواست شما ادامه خواهیم داد ... 

 

 

 

 

»» دریافت تقویم رسمی سال ۱۳۸۸ هجری شمسی به صورت کامل همراه با مناسبتها

زندگی / کیوان ساکت

نوشته استاد ساکت درباره آخرین آلبومش :


« تازه ترین اثر من به نام زندگی در حالی مجال انتشار می یابد که شامل برخی ساخته های من در سالهای اخیر و نیز تکنوازی سه تار و تار با همراهی آواز است
در ترک نخست این آلبوم آهنگ بهار را می شنویم که کوشیده ام تجسمی از پایان فصل زمستان و شروع فصل بهار را به شنونده القاء کنم.با صدای تک نت های پیانو آغاز می شود که نشانگر آب شدن یخها هست سپس صدای آواز پرندگان مختلف و در کنار آن نسیم بهاری وزیدن می گیرد.آنگاه تصویر پردازی دارد دنیای موسیقی ویرانی می شود که خواننده آن را با شعر سروده اسماعیل اکبری مهر به آواز می خواند.
ترک 2 این آلبوم تکنوازی سه تار هست که به آهنگ شب غمگین وصل می شود و در حقیقت پلی هست برای وصل آهنگ بهار که در مایه ماهور هست و آهنگ شب غمگین که در مایه ی اصفهان هست که به آواز دشتی خاتمه می یابد.
آهنگ زندگی و گل های افسرده به فرم A B A تنظیم شده اند که در حقیقت تصنیف دو بار تکرار می شود و بین در تکرار آن ساز و آواز داریم که موجب تنوع می شود.بروی آهنگ باران،شادروان فریدون مشیری کلامی زیبا استوار کرده که به جرات می توان گفت تنها کلام ملی ، میهنی هست که عاشقانه سروده شده است. »

با ۶ قطعه موسیقی زیبا با خوانندگی سعید لاری و نوازندگی استاد ساکت ...
1- بهار

2- شب غمگین
3 – زندگی
4- سلو تار
5 –گل های افسرده
6 –باران

»»» لینک دانلود مستقیم

تاثیرات و فواید شگرف خنده و شوخ طبعی

مقدمه:
خنده از ته دل  روحیه انسان را عوض می کند . شوخ طبعی موجب می‌گردد بر حالات روحی روزانه خویش کنترل بیشتری داشته باشیم و بر فشار ناشی از مبارزه با سرطان غلبه کنیم. این ویژگی حتی در ایام سخت و ناگوار هم باعث می‌شود خوشبین و مسرور باشیم. این حالت عاطفی مثبت‌ به شما کمک می‌کند انعطاف‌پذیری لازم را برای رویارویی با مشکلات بعدی که در سر راهتان قرار خواهند گرفت، داشته باشید. حتی مواقعی که دلتان نمی‌خواهد از رختخواب بیرون بیایید،یک خنده جانانه از ته دل نیروی زیادی به شما خواهد داد. این مورد اهمیت ویژ‌ه‌ای دارد، زیرا اکثر نفوسی که تحت درمان (سرطان) هستند احساس ضعف و ناتوانی می‌کنند. شوخ طبعی و خنده ابزارهایی هستند برای از بین بردن خشم و اضطراب بدترین روزهای زندگیتان به علاوه، خنده موجب کاهش تنش در ماهیچه‌ها می‌شود. هدف اصلی کلیه روش‌های کنترل فشار، هم آرامش ماهیچه‌ها است و هم از بین بردن تنش روانی حاصل از قبض و گرفتگی آن. این تکنیک‌ها به نحوی صریح، قدرت کاهش فشار و تنش را از طریق مزاح تایید می‌نماید.

تاثیر شوخ طبعی بر سلامت جسمانی
سال‌هاست می‌دانیم که «استرس» یا «فشار»، موجب تضعیف سیستم ایمنی بدن و «مزاح و خنده»، موجب تقویت آن می‌گردد و تعداد و میزان فعالیت سلول‌های سرطانی از بین برنده سلول‌های سرطانی را افزایش می‌دهد. این سلول‌ها به دنبال سلول‌های سرطانی می‌گردند و آن‌ها را نابود می‌کنند. هیچ شواهدی موجود نیست تا قابلیت‌ بروز سلامت توسط مزاح را تایید نماید و‌لیکن مدارکی در دست است که مشارکت فعال سیستم‌های صحت و عافیت طبیعی بدن را در این مبارزه تایید می‌کند.
«خنده» میزان هورمون‌های استرس (فشار) – اپی نفرین، کورتیزول، دوپاک و هورمون رشد را در خون کاهش می‌دهد، موقتاً فشار خون را پایین می‌آورد و از شدت درد می کاهد. همان طوری که گروچو مارکس می‌گوید «دلقک مانند قرص آسپرین عمل می‌کند ولی تاثیرش دو برابر بیشتر است.» به علاوه، خنده یک ورزش بسیار عالی برای قلب است. این مورد برای افراد سالخورده یا بازنشسته و بیمارانی که دچار آمبولی نشده‌اند، فوق‌العاده حائز اهمیت می‌باشد و یک طرح یا الگوی تنفسی ویژه با مزایای قابل توجه ایجاد می‌کند: از جمله این‌که مقدار هوای باقیمانده در شش‌ها را کاهش می‌دهد و هوای مملو از اکسیژن را جایگزین آن می‌نماید، در نتیجه میزان بخار آب و دی‌اکسید کربن در شش‌ها کم می‌شود و خطر عفونت ریوی تقلیل می‌یابد.
بدون شک خنده و مزاح موجب ایجاد یک نوع نگرش مثبت و خوش‌‌بینانه و ایجاد امید و عزم راسخ می‌گردد. به نظر دکتر برنی. «عوامل عاطفی» نقش مهمی در مبارزه با امراض ایفا می کنند و شواهد بی‌شماری از تحقیقات انجام شده در رشته جدید پزشکی موسوم به «ایمنی شناسی اعصاب و روان» صحت این نظریه را تایید می‌نمایند.
بنابراین به هردلیلی که باشد حق دارید «تومور» موجود را دست بیندازید و با آن مزاح کنید. در دروانی که سراسر اضطراب و خشم و افسردگی و درد است، این شوخ‌طبعی، خوشی و سرور را برای زندگیتان به ارمغان خواهد آورد. در ایامی که بی‌حال و سست هستید، شوخ‌طبعی‌ شما کاملاً متوجه نبرد با بیماریتان است. 


احساسات، کلید تاثیرات ذهنی بر سلامت

کاندیس پرت، یکی از محترم‌ترین محققین در حوزه طب ذهن / بدن، از سری برنامه‌های تلویزیونی ذهن و درمان بیل مویر، متوجه شد که احساسات به صورت پیام‌های شیمیایی در بدن ثبت و ذخیره می‌گردند و مؤثرترین عوامل بر سلامتی ذهن و جسم به شمار می‌آیند. احساسات و عواطف مستقیماً با افکار، نگرش‌ها و رفتارهای روزانه ما ارتباط مستقیم دارد و در حقیقت تغییرات شیمیایی – عصبی ناشی از این احساسات و عواطف در ذهن، می‌تواند بر روی بیماری یا سلامتی ما تاثیر مستقیم بگذارد. رمز سلامتی ما بر طبق اظهارات کاندیس پرت، در مولکول‌های پیچیده‌ای به نام نوروپپتید است. «پپتید» نوعی اسید آمینه است که پایه و اساس ساختار پروتئین به شمار می‌رود. روی هم رفته بیست و سه نوع اسید آمینه متفاوت وجود دارد. «پپتید»ها اسید آمینه‌هایی هستند که مانند رشته مروارید به یکدیگر پیوسته‌اند. پپتیدها در سراسر بدن وجود دارند و مغز و سیستم ایمنی را نیز شامل می‌گردند. در مغز ما حدود شصت نوع پپتید عصبی، از جمله «آندروفین‌ها» وجود دارد. این پپتیدها وسیله‌ ارتباطی سلول‌ها در سراسر بدن هستند. این ارتباط‌ها شامل پیام های مغز به خود مغز، پیام‌های مغز به بدن، پیام‌های بدن به خود بدن و پیام های بدن به مغز است.
سلول‌های انفرادی، سلول‌های مغز، سلول‌های ایمنی و سایر سلول‌های بدن، گیرنده‌هایی دارند که این پپتیدهای عصبی را جذب می‌نماید. نوع این پپتیدهای عصبی دائماً در حال تغییر است و در طول روز تغییراتی در احساسات و عواطف ما به وجود می‌آورد. تاکنون ترکیبات دقیق این نوروپپتیدها که در حالات مختلف ترشح می‌شوند، تعیین نشده است.
نوع و تعداد نوروپپتیدها که با احساسات ما ارتباط داشته و در محل گیرنده‌ها وجود دارند، بر روی میزان احتمال سلامت ماندن یا بیمار شدن ما تاثیر می‌گذارد. ویروس‌ها از همین گیرنده‌ها برای نفوذ به یک سلول استفاده می‌کنند و بسته به میزان پپتیدهای طبیعی موجود، ویروس راحت‌تر یا مشکل‌تر به سلول وارد می‌شود.
حس شوخ‌طبعی به شما اطمینان می‌بخشد و پیام‌های شیمیایی بدن شما به نفع شما فعالیت خواهند کرد. مواد شیمیایی موجود در بدن و مغز، در احساسات و عواطف هم نقش دارند. به نظر من بهتر است در خصوص سلامت (جسمانی) به مدیریت احساسات و عواطف بیشتر توجه کنیم.
بر طبق تحقیقات اولیه، مزاح و خنده، گلبول‌های سفید دفاعی – سلول‌هایی که ویروس ایدز به آن‌ها حمله می‌کند – را تولید می‌نماید. اگر شوخ‌طبعی به جسم کمک کند تا با بیماری ایدز مبارزه کند (در حال حاضر هیچ شواهدی موجود نیست که شوخ طبعی راهی برای مقابله با بیماری ایدز هست یا خیر)، احتمالاً برطرف شدن بیماری صرفاً به جهت تولید گلبول‌های سفید نیست. زیرا به هر دلیلی انتظار می‌رود که سلول‌های جدید هم مورد هجوم ویروس ایدز قرار بگیرند. اما احتمالاً احساسات مثبت ناشی از مزاح و خنده است که موجب تولید نوروپپتیدها می‌شوند.
«پرت»، اظهار داشته که ویروس ایدز از گیرنده‌هایی استفاده می‌کند که معمولاً توسط نوروپپتیدها استفاد‌ه می‌شود.بنابراین نفوذ ویروس ایدز به یک سلول، بستگی به میزان این نوروپپتیدها دار‌د که خود تابع حالت عاطفی ارگانیسم می‌باشد. لین یو تانگ می‌گوید: «معتقدم طرز تفکر ما را عملکرد شمیایی شوخ طبعی تغییر می دهد.» البته در این‌‌جا به طور کامل به بررسی این تحقیق نمی‌پردازیم ولیکن بعضی از مطالعات اساسی را به جهت برطرف نمودن هر نوع شک و تردید در مورد نقش مهم طرز تفکر یا خلق و خوی روزانه در سلامتی و تندرستی مطرح می‌نماییم.
این مساله به ویژه در خصوص حالات روحی یا احساسی پایدار (روز به روز / سال به سال) اهمیت بسزایی دارد. هر اقدامی انجام می‌دهید، تا یک طرز تفکر مثبت‌تر و خوش‌بینانه‌تر در برابر مسائل و مشکلات حیات روزانه خویش داشته باشید، هم برای سلامت جسمانی شما مفید است و هم به شما کمک می‌کند تا بر فشار روحی‌تان غلبه کنید و در این زمینه کارآمدتر و مؤثرتر باشید.
شوخ طبعی یکی از قدرتمندترین وسایل و ابزار شما محسوب می‌شود. بدین ترتیب می‌توانید مطمئن شوید خلق و خو و احساسات و عواطف روزانه شما صحت و عاطفی‌تان را تضمین می‌نماید. به طور کلی، مزاح موجب حفظ یک روش صحیح زندگانی می‌شود و این شیوه، هم‌زمان با تاکید جوامع علمی پزشکی بر روی طب پیش‌گیری، به نحو فزاینده‌ای توسط متخصصین مرکز بهداشت، توصیه می‌گردد


وحشت قبر

 در "قبر" چه می‌گذرد؟! 

 

یکى از منازل هولناک سفر آخرت ، قبر است که در هر روز مى‌گوید: انا بیت الغربة، انا بیت الوحشة ، انا بیت الدود (یعنى) منم خانه غربت و تنهایی، منم خانه وحشت، منم خانه کِرم .

عقبه اول وحشت قبر است:

در کتاب "من لا یحضره الفقیه" آمده است که چون میت را به نزدیک قبر آورند فوراً او را داخل قبر نکنند زیرا براى قبر هول‌هاى بزرگی است، و زمینی که قبر را در بر می‌گیرد از هول آنچه اتفاق خواهد افتاد به خداوند پناه برد؛ بنابراین خوب است که پیکر مرده را نزدیک قبر بگذارند و اندکى صبر کنند تا آماده ورود به منزلگاه ابدی و سختی‌های قبر شود ، پس اندکى او را پیشتر برند و اندکى صبر کنند. آنگاه او را به کنار قبر برند.

علامه محمد تقی مجلسى(اول) در  حوادث قبر گفته است: هر چند روح از بدن مفارقت کرده است و روح حیوانى مرده است اما نفس ناطقه زنده است و تعلق او از بدن کاملا زایل نشده و از بین نرفته است، و خوف ضغطه(1) قبر و سؤال منکر و نکیر و رومان فتّان قبور (2)، و عذاب برزخ هست تا آنکه براى دیگران عبرت باشد و تا همه بیندیشند که چنین حادثه‌اى در پیش دارند...

و در حدیثی که گویا از  حسن بصری، از یونس آمده، منقول است که گفت حدیثى از حضرت امام موسى کاظم(علیه‌السلام) شنیدم که فرمودند: چون مرده را به کنار قبر مى‌برید، ساعتى او را مهلت دهید تا استعداد و آمادگی پرسش منکر و نکیر بیابد. 

 

شیخ بهائى نقل کرده که بعضى از حکما را دیدند که در وقت مرگ خود دریغ و حسرت مى‌خورد. به او گفتند که این چه حالى است که از تو مشاهده مى‌شود؟ گفت چه گمان مى‌برید به کسى که به سفرى طولانى مى‌رود و بدون مونس به قبر وحشتناکى وارد مى‌شود و به حضور حاکم عادلى مى‌رود که برای کردار خود در نزد وی حجتى ندارد؟ 

 

و روایت شده از جناب "براء بن عازب" که یکى از معروفین صحابه پیامبر است که ما در خدمت حضرت رسول(صلى الله علیه و آله) بودیم که نظرش به جماعتى افتاد که در محلى جمع گشته بودند. پرسیدند: براى چه مردم اجتماع کرده‌اند؟ گفتند براى کندن قبر جمع شده‌اند. براء بن عازب گفت: چون حضرت اسم قبر را شنید در رفتن به سوى آن شتاب کرد تا خود را به قبر رسانید پس کنار قبر به زانو نشست و من از طرف دیگر مقابل آن حضرت رفتم تا ببینم چه کار مى‌کنند، دیدم به شدت گریستند و آنگاه رو به ما کردند و فرمودند: "اخوانى لمثل هذا فاعدوا" یعنى اى برادران من، براى چنین حادثه‌ای خود را آماده کنید.

شیخ بهائى نقل کرده که بعضى از حکما را دیدند که در وقت مرگ خود دریغ و حسرت مى‌خورد. به او گفتند که این چه حالى است که از تو مشاهده مى‌شود؟ گفت چه گمان مى‌برید به کسى که به سفرى طولانى مى‌رود و بدون مونس به قبر وحشتناکى وارد مى‌شود و به حضور حاکم عادلى مى‌رود که برای کردار خود در نزد وی حجتى ندارد؟

و قطب راوندى روایت کرده که حضرت عیسى(علیه‌السلام) پس از مرگ مادر خود مریم، او را صدا زد و گفت: اى مادر! با من سخن بگو؛ آیا مى‌خواهى که به دنیا برگردى؟ گفت: بلى براى آنکه در شب بسیار سرد، براى خدا نماز گزارم و در روز بسیار گرم، و روزه بگیرم. اى پسر جان ! این راه بسیار خطرناک است .

و روایت شده که حضرت فاطمه(صلوات الله علیها) در وصیت خود به امیرالمؤمنین(صلوات الله علیه) گفت: چون من وفات کردم خودت مرا غسل بده و تجهیز کن و نماز گزار و مرا داخل قبر کن و در لحد (قبر) بسپار و خاک بر روى من بریز و نزد سر من مقابل صورتم بنشین، و قرآن و دعا براى من بسیار بخوان؛ زیرا که "آن سعادت" وقتى است که مرده محتاج به انس گرفتن با زنده است (و زنده با قرآن و ذکر با او نجوا می‌کند) .

و سید بن طاووس (رحمة الله علیه) از حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله و سلم) روایت کرده که فرمود: ساعتى سخت‌تر از شب اول قبر بر میت نمى‌گذرد پس با صدقه دادن، به مرده خود رحم کنید و اگر چیزى نیافتید که صدقه دهید، پس دو رکعت نماز گزارید و در رکعت اول آن نماز سوره "فاتحة الکتاب" (حمد) را یک مرتبه بخوانید و سوره توحید را دو مرتبه بخوانید و در رکعت دوم "فاتحه" را یک مرتبه و سوره تکاثر را ده مرتبه بخوانید و سلام دهید و بگویید: "اللهم صل على محمد و آل محمد وابعث ثوابها الى قبر ذلک المیت فلان بن فلان" یعنی: خداوندا درود فرست بر محمد و خاندان او و ثواب این نماز را به قبر این مرده جاری ساز و به جای فلان بن فلان، نام مرده را بگوید؛ پس حق تعالى همان ساعت هزار ملک به سوى قبر آن میت مى‌فرستد و با هر ملکى جامه‌اى و حله‌اى (زیور آلات) ، و تنگى قبر او را وسعت مى‌دهد تا روزی که اسرافیل بر صور بدمد و قیامت کبرا آغاز شود و به نمازگزار به عدد آنچه در آفتاب بر آن مى‌تابد حسنات مى دهد و چهل درجه مقامش را بالا مى برد. 

 

نماز دیگر برای راحتی کوچیدن مردگان به سوی قبر

براى برطرف کردن وحشت قبر از مرده مستحب است نمازگزار دو رکعت نماز گزارد و در رکعت اول سوره حمد و "آیة الکرسى"(4) و در رکعت دوم سوره حمد و ده مرتبه سوره قدر را بخواند و چون سلام دهد بگوید: اللهم صل على محمد و آل محمد وابعث ثوابها الى قبر فلان به جان فلان، یعنی: خداوندا درود فرست بر محمد و خاندان او و ثواب این نماز را به قبر این مرده جاری ساز و به جای فلان بن فلان، نام مرده را بگوید. 

از کارهایى که براى وحشت قبر سودمند است کامل نمودن رکوع نماز است، چنانکه از حضرت امام محمد باقر(علیه‌السلام) روایت شده که کسى که رکوع نماز خود را تمام کند گرفتار وحشت قبر نمى‌شود. 

 

حکایت

حاجی نورى که خداوند قبر او را نورانی کند در کتاب "دارالسلام" از استاد خود ملا فتحعلى سلطان آبادى که خدای بزرگ، قبر او را عطر آگین کند؛ نقل کرده که فرمود: عادت و روش من بر آن بود که هر کس از دوستان اهل بیت(علیهم‌السلام) که خبر فوتش را مى‌شنیدم در شب دفن او برایش دو رکعت نماز مى‌خواندم، چه میت را بشناسم یا نشناسم و هیچ کس بر این کار من مطلع نبود تا آنکه روزى یکى از دوستان، مرا در راهى ملاقات کرد و گفت: دیشب خواب دیدم فلان شخص را که در این ایام وفات کرده و از حال او و آنچه بعد از مرگ بر او گذشته پرسیدم گفت: من در سختى و بلا بودم تا آنکه "مرحوم سلطان آبادی" برایم دو رکعت نماز خواند و اسم شما را برد و آن دو رکعت نماز، مرا از عذاب نجات داد؛ به خاطر این احسانى که به من کرد خدا پدرش را رحمت کند. مرحوم حاج ملا فتحعلى فرمود آن شخص از من پرسید که آن نماز چه نمازى بود؟ پس من ، او را از کار دائمى خود براى اموات خبر دادم .

و نیز از کارهایى که براى وحشت قبر سودمند است کامل نمودن رکوع نماز است، چنانکه از حضرت امام محمد باقر(علیه‌السلام) روایت شده که کسى که رکوع نماز خود را تمام کند گرفتار وحشت قبر نمى‌شود.

و نیز آنکه در هر روز صد مرتبه بگوید: "لا اله الا الله الملک الحق المبین" همواره برای اوست امان از فقر و از وحشت قبر و او به سوى خود توانگرى مالی را بکشد و گشوده شود درهاى بهشت بسوی او چنانکه در احادیث و اخبار وارد شده است .

و نیز آنکه بخواند سوره یس را هر شب پیش از آنکه بخوابد، و آنکه بخواند نماز لیلة الرغائب(5) را. و هر که عیادت کند مریضى را حق تعالى بر او فرشته‌ای مى‌گمارد که او را در قبر تا روز ورودش به محشر عیادت کند. 

 

در کتاب "من لا یحضره الفقیه" آمده است که چون میت را به نزدیک قبر آورند فوراً او را داخل قبر نکنند زیرا براى قبر هول‌هاى بزرگی است، و زمینی که قبر را در بر می‌گیرد از هول آنچه اتفاق خواهد افتاد به خداوند پناه برد؛ بنابراین خوب است که پیکر مرده را نزدیک قبر بگذارند و اندکى صبر کنند تا آماده ورود به منزلگاه ابدی و سختی‌های قبر شود ، پس اندکى او را پیشتر برند و اندکى صبر کنند. آنگاه او را به کنار قبر برند. 

و از ابوسعید خدرى منقول است که گفت: شنیدم که حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) به مولای متقیان على (علیه‌السلام) مى‌فرمود: یا على شاد شو و مژده بده که براى شیعه تو وقت مردن نه حسرتى است و نه وحشت قبر و نه اندوهى در روز قیامت. 

 

حکایت  

حضرت آیة الله العظمی شبیری زنجانی"دام ظله العالی" نقل می‌فرمودند در سال‌های میانی حیات مرحوم والدم آیة الله العظمی حاج آقا احمد زنجانی "رحمة الله"، بانوی محترمی بود به نام "احتجاب السلطنه" که از آشنایان بوده و مورد احترام همه بود، پس از فوت  او  والد ارجمندم هر شب جمعه برای او سوره یس قرائت می‌فرمود و این عمل نیکو تا سالها ادامه داشت، یکی از شب های جمعه غفلت عارض شده و پدر فراموش می‌کنند که برای آن مرحومه سوره یس بخوانند. شب که می‌خوابند در عالم رویا آن مرحومه را می‌بینند که در منزلشان نان می‌پزند و آن مرحومه به اطرافیانش می‌گوید این دو نان را بگیرید و به منزل آقای زنجانی ببرید چرا که ایشان نیز برای ما نان می‌فرستند گر چه این بار یادشان رفته است.

 

منبع : برگرفته از کتاب منازل الاخرة - تبیان

 

 

پی نوشت‌ها : 

(1) ضغطه قبر به ضم ضاد و سکون غین به معنای فشار قبر است.

(2) رومان فتان القبور یعنی فرشته‌ای که آزمایش کننده (اهل) قبرها می‌باشد. نقل شده که: «رومان نام فرشته‌ای است که پیش از نکیر و منکر در قبر می‌آید و آدمی را می‌آزماید .»

(3) لوامع صاحبقرانی: ج 2 ، صفحه 400 .

(4) آیة الکرسی" مطابق قول مشهور آیه‌های 255، 256و 257 سوره بقره است و آن آیات چنینند (اللّهُ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ .... لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ....اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَـئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ) یعنی : هیچ معبودى نیست جز خداوند یگانه زنده‏، که قائم به ذات خویش است‏، و موجودات دیگر، قائم به او هستند؛ هیچگاه خواب سبک و سنگینى او را فرانمى‏گیرد؛ [و لحظه‏اى از تدبیر جهان هستى‏، غافل نمى‏ماند؛] آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است‏، از آن اوست‏؛ کیست که در نزد او، جز به فرمان او شفاعت کند؟! [بنابراین‏، شفاعت شفاعت‏کنندگان‏، براى آنها که شایسته شفاعتند، از مالکیت مطلقه او نمى‏کاهد.] آنچه را در پیش روى آنها [بندگان‏] و پشت سرشان است مى‏داند؛ [و گذشته و آینده‏، در پیشگاه علم او، یکسان است‏] و کسى از علم او آگاه نمى‏گردد؛ جز به مقدارى که او بخواهد. [اوست که به همه چیز آگاه است‏؛ و علم و دانش محدود دیگران‏، پرتوى از علم بى‏پایان و نامحدود اوست‏] تخت [حکومت‏] او، آسمانها و زمین را دربرگرفته‏؛ و نگاهدارى آن دو [آسمان و زمین] او را خسته نمیکند. بلندى مقام و عظمت‏، مخصوص اوست‏..... در قبول دین‏، اکراهى نیست‏. [زیرا] راه درست از راه انحرافى‏، روشن شده است‏. بنابر این‏، کسى که به طاغوت [بت و شیطان‏، و هر موجود طغیانگر] کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمى چنگ زده است‏، که گسستن براى آن نیست‏. و خداوند، شنوا و داناست‏.....خداوند، ولى و سرپرست کسانى است که ایمان آورده‏اند؛ آنها را از ظلمتها، به سوى نور بیرون مى‏برد. [اما] کسانى که کافر شدند، اولیاى آنها طاغوتها (سرکشان) هستند؛ که آنها را از نور، به سوى تاریکی ها بیرون مى‏برند؛ آنها اهل آتشند و همیشه در آن خواهند ماند.

(5) اعمال لیلة الرغائب: شب جمعه اوّل ماه رجب را لیلة الرَّغائب می‌گویند و از برای آن عملی از حضرت رسول اکرم(صَلَّی اللَّهِ عَلِیهِ وَ آله وارد شده با فضیلت بسیار که سیّد در اقبال و علاّمه در اجازه بنی زهره نقل کرده‌اند از جمله فضیلت او آنکه گناهان بسیار به سبب او آمرزیده شود و آن که هر کس این نماز را بگزارد چون شب اوّل قبر او شود، حقّ تعالی بفرستد ثواب این نماز را بسوی او به نیکوتر صورت با روی گشاده و درخشان و زبان فصیح پس با وی گوید ای حبیب من! بشارت باد تو را که نجات یافتی از هر شدّت و سختی گوید تو کیستی؟ بخدا سوگند که من روئی بهتر از روی تو ندیدم و کلامی شیرین‌تر از کلام تو نشنیده‌ام و بوئی بهتر از بوی تو نبوئیدم. گوید من ثواب آن نمازم که در فلان شب از فلان ماه از فلان سال بجا آوردی؛ امشب به نزد تو آمدم تا حقّ تو را ادا کنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود من سایه بر سر تو خواهم افکند در عرصه قیامت پس خوشحال باش که خیر هرگز از تو معدوم نخواهد شد، و کیفیت آن چنان است که روز پنجشنبه اوّل آن ماه را روزه می‌داری چون شب جمعه داخل شود ما بین نماز مغرب و عشاء دوازده رکعت نماز می‌گزاری هر دو رکعت به یک سلام و در هر رکعت از آن یک مرتبه حمد و سه مرتبه اِنّا اَنْزَلْناهُ و دوازده مرتبه قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ می‌خوانی و چون فارغ شدی از نماز، هفتاد مرتبه می‌گوئی«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ الاُْمِّیِّ وَ عَلی آلِهِ» پس به سجده می‌روی و هفتاد مرتبه می‌گوئی: «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ» پس سر از سجده برمی‌داری و هفتاد مرتبه می‌گوئی «رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَ تَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمُ اِنَّکَ اَنْتَ الْعَلِیُّ الاَعْظَمُ» پس باز به سجده می‌روی و هفتاد مرتبه می‌گوئی: «سُبُّوحٌ قُدّوُسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ» پس حاجت خود را می‌طلبی که انشاءالله برآورده خواهد شد. 

سنگ های شفا بخش برای آقایان

مردها، کریستال ها و سنگ جواهرات را اغلب به صورت انگشتر، گردن بند و ... به کار می برند یا در روی لباس های رسمی خود می آویزند تا موقعیت و منصب خود را در جامعه مشخص کنند. در دوران قدیم، جنگجویان کریستال های براق را طی جنگ بر روی سپرهای محافظ خود جاسازی می کردند تا از آنها محافظت کند. ساخت جواهر آلات و سنگ های قیمتی تزئینی هنوز هم عمدتا به دست مردان انجام می گیرد. اما استفاده از فلزات گرانبها و جواهر آلات مصنوعی، به تدریج جایگزین استفاده از سنگ جواهرات می شود. استفاده از سنگ های شفابخش بعد از حکایت شاه آرتور(پادشاه انگلستان) با جادوگر خود(مرلین) که در غار سنگی زندگی می کرد، در میان مردم رواج یافت. اگر خجالت می کشید که در جلوی مردم از این نوع سنگ ها استفاده کنید، می توانید کریستال های شفابخش خود را در یک کیسه کوچک قرار دهید و آن را به گردن خود بیاویزید و در زیر پیراهن پنهان کنید. سعی کنید کریستال هایی انتخاب کنید که نسبتا مسطح باشند تا کیسه مزبور چندان برجسته نباشد. کریستال ها را همچنین می توانید درون کیسه ای کوچک قرار داده و آن را درون جیب پیراهن خود قرار دهید یا در محل کار خود می توانید کریستال ها را به عنوان اشیای تزئینی درروی میز قرار دهید. اگر کسی راجع به آنها پرسید می توانید در جواب بگویید که جنبه تزئینی دارد یا برای بچه خود خریده اید که به کلاس درس علوم خود ببرد. یا در هنگام شب، کریستال ها را می توانید در زیر بالش یا تشک خود قرار دهید. فراموش نکنید که سنگ های شفابخش خود را حداقل ماهی یک بار بشویید و تمیز کنید. در ادامه چند سنگ مختلف برای شفابخشی مردان انتخاب شده و خصوصیات آنها برای شما آمده است.
 
لعل بنفش: لعل بنفش یا «سنگ شفابخش اساسی» یکی از مهم ترین سنگ های شفابخش است که قدرت پاک کنندگی و تصفیه نفس را دارد و همه انرژهای منفی را از وجود مرد بیرون می راند. برای دور کردن نیروهای منفی از وجود خویش، می توانید چند سنگ لعل بنفش را در خانه یا دفتر کار خود نگهداری کنید. اگر از نگرانی و اضطراب رنج می برید یا مشکل تنفسی دارید، چند تکه از این سنگ را در جیب پیراهن خود بگذارید تا نزدیک سینه تان باشد. لعل بنفش همچنین برای میگرن و دردهای مفاصل مفید است.

حجر سیلان: حجر سیلان یا «سنگ نیروی جنسی»، تقویت کننده نیروی جنسی و قوای جسمانی است. هنگامی که در جریان زندگی روزمره دچار خستگی و محرومیت و بی مهری می گردید، حجر سیلان می تواند قوای تحلیل رفته را به شما بازگرداند و به شما روحیه و نشاط ببخشد.

یشم سبز: یشم سبز یا «کریستال آرامش بخش» که «سنگ ورزش» نیز نامیده می شود، تقویت کننده چالاکی و چابکی فرد است. اکثر مردان شرق دور با فواید این سنگ آشنا هستند. کسانی که از این سنگ استفاده کرده اند می گویند پا به پای افزایش سلامتی فرد، رنگ این سنگ تیره تر می شود و هر چقدر از سلامتی فاصله بگیرید رنگ آن روشن تر می شود.
یشم سنگی مناسب برای مدیتیشن است که شادی عمیقی در روح ایجاد می کند و باعث احساس صلح ، نظم و تجدید افکار می شود . این سنگ به زندگی احساسی ما تازگی می بخشد و آن را اصلاح و ما را متعادل می کند، و قدرت عشق و دلباختگی را نیز در ما به وجود می آورد .
بعضی ها نیز می گویند این سنگ خوش شانسی می آورد.

الماس: الماس یا «سلطان سنگ ها» باعث تقویت انرژی های درونی فرد می شود و تردید و دودلی و بی ثباتی او را از بین می برد. هر چه کیفیت این الماس بهتر باشد، اثر آن بیشتر است. الماس باعث تحرک و شادابی شخص می شود و عزت نفس را افزایش می دهد.

هماتیت: هماتیت یا «سنگ استرس» نوعی کریستال است که برای تقویت منطق، توانایی های ریاضی، تفکر منطقی و دانش عمیق به کار می رود. این سنگ همچنین خلاقیت فرد را افزایش می دهد و باعث افزایش تمرکز می شود. هماتیت هر گونه امواج منفی را به سوی صاحب آن باز می گرداند و مانع از استرس و فشار روحی می شود. این کریستال مثل تکه ای آهن ربا، درد پا یا درد کمر را جذب می کند و برای رفع دردهای عضلانی یا مفاصل نیز مفید است. هماتیت برای رفع بی خوابی نیز مورد استفاده قرار می گیرد.

سنگ لاجورد: تحریک کننده قوای ذهنی و تقویت کننده قوه درک شهودی.

کوارتز سرخ: برطرف کننده احساسات منفی و تقویت کننده عشق و انعطاف پذیری.

کوارتز دودی: برطرف کننده پرخاشگری و خشونت و وسوسه های شیطانی، تقویت کننده حس مسئولیت، شجاعت و اعتماد به نفس

منبع:روزنامه ابتکار

؛ من گرفتم تو نگیر ؛

اینم یک شعر نتیجه جستجو و وبگردی من . نمیدونم شاعرش کیه ولی قشنگه ...

زن گرفتم شدم ای دوست بدام زن اسیر
من گرفتم تو نگیر
 چه اسیری که ز دنیا شده ام یکسره سیر
 من گرفتم تو نگیر
 بود یک وقت مرا با رفقا گردش و سیر
 یاد آن روز بخیر
 زن مرا  کرده میان قفس خانه اسیر
من گرفتم تو نگیر
 یاد آن روز که آزاد ز غمها بودم
 تک و تنها بودم
 زن و فرزند ببستند مرا با زنجیر
 من گرفتم تو نگیر
 بودم آن روز من از طایفه دّرد کشان
بودم از جمعشان
 خوشی از دست برون رفت و شدم لات و فقیر
من گرفتم تو نگیر
 ای مجرد که بود خوابگهت بستر گرم
 بستر راحت و نرم
 زن مگیر ار نه شود خوابگهت لای حصیر
 من گرفتم تو نگیر
 بنده زن دارم و محکوم به حبس ابدم
 مستحق لگدم
 چون در این مسئله بود از خود مخلص تقصیر
 من گرفتم تو نگیر
 من از آن روز که شوهر شده ام خر شده ام
 خر همسر شده ام
 می دهد یونجه به من جای پنیر
 من گرفتم تو نگیر
 

تکه ای از کیک ... ؟

گاهی اوقات از خودمان می پرسیم: انجام چه کاری باعث شده که شایسته داشتن چنین شرایطی شویم؟چرا خدا اجازه می دهد این طور چیزهایی برای ما اتفاق بیافتد؟

»»» در این مورد تعبیری را ببینید....

دختری به مادرش می گوید چطور همه چیز برای او اشتباه پیش می رود؟ شاید او در امتحان ریاضی رد شود.

در همین احوال نامزدش هم او را رها کرده... به خاطر بهترین دوستش

در اوقاتی چنین غمناک یک مادر خوب دقیقا می داند چه چیز دخترش را دلخوش می کند...  :”من یه کیک خوشمزه درست می کنم“ مادر دخترش را در آغوش می کشد و او را به آشپزخانه می برد در حالیکه دختر تلاش می کند لبخند بزند.

در حالیکه مادر وسایل و مواد لازم را آماده می کند، و دخترش مقابل او نشسته. مادر می پرسد:عزیزم یه تکه کیک می خوای؟: آره مامان! تو که حتما میدونی من چقدر کیک دوست دارم!

بسیار خوب، مقداری از روغن کیک بخور.دختر با تعجب جواب میده :چی؟ نه ابدا !!

نظرت در مورد خوردن دو تا تخم مرغ خام چیه؟در مقابل این حرف مادر دختر جواب میده: شوخی می کنین؟!

:یه کم آرد؟: نه مامان مریض میشم!

مادر جواب داد:همه اینا نپخته هستن و طعم بدی دارن اما اگه اونا رو با هم استفاده کنی

اونا یه کیک خوشمزه رو درست می کنن.

خدا هم همین طور عمل میکند، هنگامی که ما از خودمان می پرسیم: چرا او ما را در چنین شرایط سختی قرار داده، در حقیقت ما نمی فهمیم تمام این وقایع کی، کجا و چه چیزی را به ما می بخشد.فقط او می داند و او هم نخواهد گذاشت که ما شکست بخوریم.نیازی نیست ما در عوامل و موقعیتهایی که هنوز خامند فروبرویم.به خدا اعتماد کنیم و چیزهای فوق العاده ای را که به سوی ما می آیند، ببینیم.

خدا ما را خیلی دوست دارد...او هر بهار گل ها را برای ما می فرستد

...او هر صبح طلوع خورشید را می سازد

... و هروقت شما نیاز به حرف زدن داشتید او برای شنیدن آنجاست  

او می تواند در هر جایی از جهان زندگی کند اما او قلب تو را برای زندگی انتخاب کرده...

امیدوارم روزتان تکه ای از کیک باشد

کیک بزرگی داشته باشید!منظور همان روز بزرگ برای شماست!